یکی هست، تو قلبم، که هرشب واسه اون مینویسمو اون خوابه
نمیخوام، بدونه،واسه اونه که قلبه من اینهمه بیتابه
یه کاغذ،یه خودکار، دوباره شده همدمه این دله دیوونه
یه نامه،که خیسه، پر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه
یه روز همینجا، توی اتاقم، یدفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم، آخه نخواستم،دلشو غصه بگیره
گریه میکردم، درو که میبست، میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود،نمیتونستم، جلوی راشو بگیرم
میترسم، یه روزی، برسه، که اونو نبینم،بمیرم تنها
خدابا، کمک کن ،نمیخوام بدونه، دارم جون میکنم اینجا
سکوته ، اتاقو،داره میشکنه تیک تاکه ساعته رو دیوار
دوباره،نمیخواد،بشه باوره من که دیگه نمیاد انگار
یه روز همینجا، توی اتاقم، یدفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم، آخه نخواستم، دلشو غصه بگیره
گریه میکردم،درو که میبست،میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود، نمیتونستم، جلوی راشو بگیرم
یکی هست تو قلبم ،که هرشب واسه اون مینویسمو اون خواب
نمیخوام، بدونه،واسه اونه که قلبه من اینهمه بیتابی
یه کاغذ،یه خودکار، دوباره شده همدمه این دله دیوونه
یه نامه،که خیسه، پر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه
|
امتـــــیاز مطلبــــ : 26
|
تـــــعداد امتـــــیازدهندگــــان : 9
|
مجموع امتـــــیاز : 9