به سلامتی اون با مرامی که گرمای دستتو تو اوج سرما با گرمای بخاریه
ماشینه یکی دیگه عوض نمی کنه
برای پروانه شدن پیله ی دستان تو کافیست،
مرا محکم تر در آغوش بگیر…
&&&&&
هرتبی
تب عشق نیست
گاهی وقتا
بعضی تب ها
از عفونت هوسه…..!
&&&&&
دستانت ، حلقه میزنند به دور کمرم …!
این تنها <پــرانتـز> دوست داشتنی ِ زندگی ِ من است …!
&&&&&
نازی که ز لبخند گل یاس هویداست / زیبایی عشق است که در چشم تو پیداست
&&&&&
به سلامتی اون با مرامی که گرمای دستتو تو اوج سرما با گرمای بخاریه ماشینه یکی دیگه عوض نمی کنه
&&&&&
برای پروانه شدن پیله ی دستان تو کافیست،
مرا محکم تر در آغوش بگیر…
&&&&&
هرتبی
تب عشق نیست
گاهی وقتا
بعضی تب ها
از عفونت هوسه…..!
&&&&&
دستانت ، حلقه میزنند به دور کمرم …!
این تنها <پــرانتـز> دوست داشتنی ِ زندگی ِ من است …!
&&&&&
نازی که ز لبخند گل یاس هویداست / زیبایی عشق است که در چشم تو پیداست
&&&&&
عشق یعنی : چون خورشید تابیدن بر شبهای دوست و چون برف ذوب شدن بر غم های دوست.
&&&&&
سکوت یعنی یه حرف که رو لبمه ، یه شرم که تونگامه ، یه ارزو که تو سینمه ، سکوت یعنی دوستت دارم.
&&&&&
چقدر عبور ثانیه ها سخت میشود وقتی دلی برای دلی تنگ میشود.
&&&&&
دلتنگیهایم را با کدام قایق خیالی روانه دل دریاییت کنم تا بدانی دلتنگتم.
&&&&&
اگر تو قلبت صدای اره و تیشه اومد نترس ، منم دارم گوشه قلبت کلبه می سازم.
&&&&&
آمدنت یک رویا بود ماندنت یک خاطره و رفتنت فاجعه.
&&&&&
من در تب عشق تو اسیرم ، بگذار که جان از تو بگیرم / یا با نفس تو زنده باشم یا اینکه به جای تو بمیرم.
&&&&&
زندگی آن هنگام زیباست که آدمی بداند فکری به خاطرش در هیاهوست.
&&&&&
گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود از هر چه زندگیست دلت سیر میشود کاری ندارم از که ” کجایی ” ” جه میکنی” بی عشق سرمکن که دلت پیر میشود.
&&&&&
گفتمت با من بمان گفتی که یارت نیستم / روشنی بخش و چراغ شام تارت نیستم در تمام تار و پود من تنیده یاد تو / ای که از من غافلی ، غافل ز یادت نیستم.
&&&&&
کوتاهی زمان را وقتی فهمیدم که در کنارت بودم / و طولانی بودن آنرا وقتی فهمیدم که در انتظارت بودم…. حالا که دلتنگتم زمان ایستاده.
&&&&&
خوابِ اصحـاب کهـف ،
یک شوخی ست !
در سرزمینِ من،
…
یک روز هم که بخوابی
از یــــاد می روی
&&&&&
بعضی از امیدهای ما شبیه این میمونه که تو صحنه اعدام به یه محکوم پس از عطسه کردن بگی عافیت باشه!!!
&&&&&
بی سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند بلکه کسانی هستند که نمی توانند بیاموزند، آموخته های کهنه رادور بریزند ،ودوباره بیاموزند .
&&&&&
یک نفر از کوچه ی ما عشق را دزدیده است
این خبر در کوچه های شعر ما پیچیده است
دوره گردی در خیابانها محبت می فروخت
گوییا او هم بساط خویش را برچیده است
&&&&&
کاش می آمد و می دیدم که از خود رفته ام …… آنکه عاشق بودنم را یک نفس باور نداشت
&&&&&
من و تو ره به ثوابی نمی بریم از هم
چرا مضایقه داری گناه را حتی؟
&&&&&
مشتعل شد تار و پودم، از کجا می آیی امشب
با توام ای عشق آتش دم، چه آوردی برایم؟
جبرئیل آیه های شعر من، با من چه کردی؟
کز تب آشفتگی در نای می لرزد صدایم
|
امتـــــیاز مطلبــــ : 38
|
تـــــعداد امتـــــیازدهندگــــان : 13
|
مجموع امتـــــیاز : 13